این اگرها همان قله های صعود است که همت حافظ گونه مولوی گونه وخیام وار و نظامی گونه می طلبد
کــــــــه آشنــــا سـخـــــن آشنــــا نگـــــــه دارد…
معلم ما نظرش اینکه مخاطب خداست.میخواستم بدونم درسته یانه؟
آشیلا در ۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۱۰ نوشته:
حافظ یا عاشق به هر سوی که نظر کند عکسِ رُخِ یار را می بیند و از اندیشه و خیالش رها نمی شود، اما او گمانش بر سهل بودنِ راهِ عاشقی و وصال بوده است زیرا عشق آسان می نمود اول و اکنون میبیند که چه مشکلها افتاده است، پس به آن دلدار یا معشوق اظهار می کند که با خود گفته و اندیشیده است تا به بیان امروزی اصلن بی خیالِ عاشقی شده، از همین راهی که آمده بازگردد و راه را بر خیال و اندیشه معشوق ببندد یعنی به او فکر هم نکند. در مصراع دوم شب رو به website عیارانی اطلاق می شود که شبانه بصورتِ پنهانی از بیراه ها می آمدند، راه را بر کاروانیان می بستند و داراییِ آنان را به تاراج می بردند، پس پاسخِ معشوق این است که او نیز همانندِ عیاران شب رو است و از راهی دیگر که او فکرش را هم نمی کند آمده و راه را بر او می بندد و اجازه بازگشت را به او نمی دهد.
امین سعادت در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۱ نوشته:
رضا دشتی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۰۳ نوشته:
سد درودزن که در فاصله ۵۰ کیلومتری شمال غرب مرودشت قرار دارد، آب آشامیدنی شهرهای شیراز و مرودشت را تامین میکند. حدود ۲,۴۰۰ سال قبل، هخامنشیان برای آبیاری مزارع این منطقه، سدی در حوالی روستای درودزن ساخته بودند که با نام سد داریوش بزرگ شناخته میشد.
حسن در ۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۵ اسفند ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۰۲ نوشته:
مجموعه اتاق فرار ژوپ گیم در آبان ۱۴۰۰ با دو اتاق فرار در شهر شیراز شروع به کار کرد و با استقبال و حمایت شهروندان شیرازی مواجه شد. از بهترین اتاق فرارهای این مجموعه میتوان به اتاق فرار فوبیا، اتاق فرار فال نحس و اتاق فرار ژنوم اشاره کرد.
در مصرع اول دلیل گمراهی خود را بوی زلف یار عنوان کرده لذا در جواب فرموده که همانی که گمراهت کرده راه را نیز نشانت خواهد داد نگران نباش .گرصبر کنی زغوره حلواسازد!
روفیا در ۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۰۹ نوشته:
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب urlرونوشت نشانی حاشیه
به نظر حقیر کلمه ی(اوت)که بر سرش اختلافاتی پیش اومده به صورت (پرش ضمیر)هست پرش ضمیر زمانیه که ضمیر متصلی برای یک کلمه به کلمه ی دیگری بچسبه مثلا سعدی میگه:(چون مجمری پر آتشم کز سر دخانم میرود)که در اینجا ضمیر متصل(م)که به دخان چسبیده در اصل برای کلمه ی سر هست و درستش این شکلیه:( چون مجمری پر اتشم کز سرم دخان می رود) یا مثلا حافظ میگه:(ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد)که درستش این گونه هست:ناگه سیل فنا نقش املش باطل کرد) و ضمیر متصل(ش)در اصل باید یه امل بچسبه در ادبیات نیز اینگونه ابیات را بسیار داریم.